پنجشنبه, 28 فروردین 1404
تصاویر












کویر میقان
تالاب میقان (تالاب کویری میقان) از تالاب‌های ایران است که در استان مرکزی و در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی اراک و جنوب غربی داوودآباد قرار گرفته است. در سالهای با بارندگی مناسب، تالاب دارای آب قابل توجه است و در سالهای کم آبی عموماً سطح تالاب خشک شده و به حالت کویری در می‌آید.

ارتفاع تالاب از سطح دریاهای آزاد ۱۷۰۰ متر است و سطح آب در آن نسبت به فصل سال از مانداب(عمق بسیار کم) تا حدود ۱٫۴۰ تغییر می‌کند. منابع تامین آب تالاب را بارش‌های جوی، آب سه رودخانه قره کهریز، فراهان و شهراب و پساب تصفیه فاضلاب اراک تشکیل می‌دهند.

وسعت تالاب حدود ۲۵٬۰۰۰ هکتار است که شامل دریاچه با سه جزیره در وسط، قسمت کویری و دشت‌های اطراف می‌شود. از نظر دیرینه‌شناسی قدمت آن به دوره پالئوسن باز می‌گردد که در آن دوره به دلیل حرکت صفحه‌های تکتونیکی اطراف شکل گرفته است.

این تالاب دارای ویژگی‌های بوم‌شناسی خاصی است، از جمله اینکه سالانه تعداد زیادی از پرندگان مهاجر را در خود جای می‌دهد که در میان آنها بعضی از گونه‌های نادر و حمایت شده دیده می‌شوند. به علت جمعیت بالای درنا در تالاب نسبت به زیستگاه‌های دیگر کشور، این تالاب اهمیت بیشتری پیدا کرده است. همچنین پوشش گیاهی منطقه بیشتر از نوع گیاهان شورپسند یا هالوفیت بوده که از این نظر نیز تالاب یکی از ذخیره گاه‌های مهم گیاهان شور کشور به شمار می‌رود. علاوه بر پرندگان، گونه‌های پستانداران، آرتمیا و انواع جلبک‌ آب شور از دیگر جانداران تالاب و محیط اطراف آن هستند.

به علت شوری آب، لایه‌های نمکی در منطقه دیده می‌شود، علاوه بر این گنبدهای نمکی نیز در سطح زیرین منطقه وجود دارند که تحت تاثیر گسل‌های منطقه باعث لرزه خیزی خفیف در منطقه می‌شوند.

این تالاب دارای بزرگترین منبع سولفات سدیم در کشور است که شرکت املاح معدنی ایران حق برداشت از معادن این تالاب را اخذ کرده است.

تالاب از نظر گردشگری، یکی از مراکز مهم طبیعت گردی و پرنده نگری کشور محسوب می‌شود. روز ۱۵ آبان به دلیل تجمع درناها در تالاب میقان، روز درنا نامگذاری شده است.

یقان در لغت به معنای خوش باور یا آنچه که هر که بشنود باور کند، معنی شده است.[۶] تالاب در گذشته به نام «نمکزار فراهان» مشهور بوده است.[۶] در متون قدیمی نام تالاب را «چغاناوور» نیز ذکر کرده‌اند[۷] به علاوه در برخی از متون قدیمی پرنده‌شناسی، نام «توزلوگل» را به تالاب نسبت دادند که به معنای آبگیر دارای گرد و خاک است. علت این نام‌گذاری، جابه‌جایی ذرات نمک و خاک رس توسط باد در فصل گرم بوده است.[۸]

از این تالاب با نام «کویر میقان» نیز یاد می‌شود که علت نامگذاری آن، تبخیر زیاد آب در تالاب است. اما نهادن نام کویر به معنای بیابان نیست، زیرا در فرهنگ ایران واژه کویر به جای پلایا بکار برده می‌شود.[۹]

دیرینه‌شناسی

تالاب میقان از جمله آخرین حلقه‌های بوم‌شناسی حوضه آبریز دشت اراک است و تمامی آب‌های سطحی منطقه و آب‌های حاصل از بارش‌های جوی به آن وارد می‌شود.[۱۰]

تاریخ شکل گیری منطقه به دوران پالئوسن باز می‌گردد. در این دوره در اثر نیروهای تکتونیکی و فشار صفحه عربستان، منطقه دچار فروافتادگی شده و ارتفاعات اراک و آشتیان به موازات آن بالا آمده است. زمین شناسان معتقدند افتادگی بزرگی زون ایران مرکزی و زون سنندج - سیرجان در راستای شمال غرب به جنوب شرق که در امتداد گسل سراسری زاگرس قرار دارد، موجب تشکیل این تالاب گردیده‌است.[۱۱] کارشناسان برای این تالاب پیشینه‌ای دوهزار ساله را تخمین زده‌اند.[۸]

از نظر زمین ساختی، حوضه میقان از دو واحد بزرگ کوهستانی در حاشیه و دشت رسوبی در بخش میانی تشکیل شده است. حوضه میقان به صورت سیستم گرابنی است که در امتداد دو گسل، فرو افتاده‌است. علت بسته شدن و استقلال حوضه، چین خوردن و بالا آمدن ته‌نشست های زمان پالئوسن حاشیه شرق حوضه و همزمان فرو افتادن دشت میانی در اثر رخداد تکتونیکی پاسادنین در عهد پلیستوسن است. ته‌نشست‌های این دوره شامل آبرفت‌های قدیمی، آبرفت‌های جوان، کفه‌های رسی و نمکی است که سطح نسبتاً پهناوری از حوضه را فرا گرفته‌است.[۱۲]

وصف تالاب در منابع قدیمی

در گذشته در وسط تالاب، جزیره کوچکی با خرابه‌های قلعه‌ای قدیمی وجود داشت.[۶] درباره تالاب افسانه‌هایی نقل شده است. گذشتگان قلعه مذکور را به نمرود و فرعون و اردشیر نسبت می‌دادند. یاقوت حموی درباره تالاب می‌گوید "ابن کلبی بر این گمان است که بلیاس حکیم این دریاچه را طلسم کرد که نمک آن در اختیار عموم باشد و اگر جلوگیری شود آبش کم‌کم بخشکد." بعضی افراد سالخورده نقل کرده‌اند که در سال ۱۲۸۸ قمری آب دریاچه به واسطه خشکسالی فروکش کرد و راهی آجری تا جزیره وسط پدیدار شد که اهالی از آنجا رفت و آمد می‌کردند. [۱۳]

حمدالله مستوفی در کتاب نزهةالقلوب خود در وصف منطقه فراهان، تالاب را اینگونه توصیف کرده است :"و در آن ولایت بحیره‌ای است که آن را مغول «چغان ناوور» خوانند و در آن حوالی شکارگاه خوبست." همچنین قزوینی در کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد درباره تالاب آورده :"در آنجا، نمکزاری است عجیب و آن، دریاچه‌ای است چهار فرسنگ در چهار فرسنگ. چون فصل پاییز شود آبهای آن ولایت را بدان دریاچه بندند و چون فصل بهار و تابستان شود و مردم را احتیاج به آب افتد، آب را بسته، برای زراعات برند."

تصاویر